از حمله زمینی تا جنگ جهانی؛ شش سناریو برای پایان جنگ حماس و اسرائیل

چهارشنبه ۱۴۰۲/۰۷/۲۶

درگیری میان اسرائیل و حماس چگونه و چه زمانی به پایان می‌رسد؟ «تلگراف» در گزارشی، شش سناریوی احتمالی را در این زمینه بررسی کرد.

رهبران جهان از خطر تبدیل درگیری‌های میان اسرائیل و حماس به جنگی همه‌جانبه و در بیش از یک جبهه نگران‌اند.

تل‌آویو می‌‌گوید هدفش «درهم شکستن و نابودی» حماس است.

چگونگی و زمان پایان درگیری به چندین متغیر بستگی دارد؛ از جمله اینکه نیروهای زمینی ارتش اسرائیل هنگام ورود به غزه با چه چیزی روبه‌رو شوند.

نابودی کامل حماس

تلگراف در گزارش خود نوشت ممکن است هدف اسرائیل یک تهاجم برق‌آسا به غزه باشد که در آن تقریبا تمام اعضای حماس کشته شوند و به دنبالش نیروهای اسرائیلی به سرعت عقب‌‌نشینی کنند.

تهاجم زمینی اسرائیل به غزه و پیروزی نظامی به معنی کشته شدن یا دستگیری تمام ۳۰ تا ۴۰ هزار عضو گروه حماس و تخریب زیرساخت‌های نظامی‌اش مانند سایت‌های پرتاب موشک است.

این هدف نیازمند حذف واحد کماندوهای نخبه حماس و کشته شدن یا دستگیری اعضای رهبری سیاسی این گروه است؛ هر چند رهبران سیاسی حماس در قطر مستقر هستند.

در صدر فهرست حذف رهبران حماس از سوی اسرائیل، یحیی سنوار، رهبر سیاسی این گروه در غزه و محمد ضیف، فرمانده نظامی آن قرار دارند.

اخطار اسرائیل به فلسطینی‌‌ها برای فرار از جنوب وادی غزه نشان می‌‌دهد در حال حاضر آن‌ها در تلاش هستند نوار غزه را به دو نیم کنند: نیمه شمالی که بیشتر درگیری‌‌ها با حماس در آن رخ می‌‌دهد و نیمه جنوبی که غیر‌نظامیان فلسطینی در آن نگهداری می‌‌شوند.

اسرائیل می‌گوید برای تامین امنیت خود فلسطینی‌ها، از آن‌ها خواسته خانه‌هایشان را تخلیه کنند و آن‌ها می‌توانند «پس از اعلام اجازه مجدد از سوی ارتش اسرائیل» به خانه‌های خود بازگردند.

اگر حمله نظامی اسرائیل موفق شود، غزه به دولت جدید نیاز خواهد داشت. چیزی که اسرائیلی‌‌ها به شدت خواهان کنترلش هستند.

به گفته تلگراف، یکی از گزینه‌های رهبری جدید در غزه می‌تواند تشکیلات خودگردان فلسطین باشد که از سوی جنبش فتح در کرانه باختری رهبری می‌شود.

چنین احتمالی نتیجه جنگ داخلی غزه در سال ۲۰۰۷ را معکوس می‌کند که طی آن، گروه فتح پس از شکست در انتخابات در برابر حماس مجبور به ترک این منطقه شد.

اینکه آیا محمود عباس، رییس تشکیلات خود گردان فلسطین تمایلی به این موضوع دارد یا خیر، مشخص نیست. تشکیلات خودگردان فلسطین در زمینه امنیتی همکاری نزدیکی با اسرائیل دارد و به همین دلیل از سوی فلسطینی‌ها با اتهاماتی سنگین مواجه است.

دکتر جولی نورمن، کارشناس خاورمیانه از دانشگاه کالج لندن به تلگراف گفت: «اسرائیل ترجیح می‌دهد پس از حماس، رهبری غزه با یک گروه فلسطینی باشد. امری که مورد تایید آمریکا نیز هست. به احتمال زیاد تشکیلات خودگردان فلسطین بهترین گزینه خواهد بود.»

با وجود این، به گفته او «متاسفانه تشکیلات خودگردان در کرانه باختری به شدت ضعیف و فاقد مشروعیت لازم در غزه است» و این نقصی است که راه را برای خلاء قدرت بالقوه در آینده باز می‌‌کند.

تقسیم غزه

اسرائیل ممکن است تصمیم بگیرد اشغال نظامی غزه را همانند کرانه باختری تا چندین دهه ادامه دهد. تصمیمی که مستلزم ماندن تعداد زیادی از نیروهای اسرائیلی در این نوار برای مدتی طولانی است.

چنین اشغالی به جای ماه‌‌ها، سال‌‌ها یا به طور بالقوه دهه‌‌ها ادامه خواهد داشت و می‌تواند نوار غزه را به بخش‌های مجزا تقسیم کند.

به نظر می‌رسد تلاش آشکار اسرائیل برای تقسیم غزه به بخش شبه‌‌نظامیان در شمال و غیرنظامیان در جنوب، هم‌اکنون در حال انجام است.

از طرفی اسحاق هرتزوگ، رییس‌جمهوری اسرائیل قبلا این سناریو را رد کرده و به شبکه سی‌ان‌ان گفته بود: «ما هیچ تمایلی به اشغال مجدد غزه نداریم. ما نمی‌خواهیم بر زندگی بیش از دو میلیون فلسطینی حکومت کنیم.»

جو بایدن، رییس‌‌جمهوری آمریکا نیز از اسرائیل خواست از این اقدام خودداری کند و آن را «اشتباهی بزرگ» خواند.

گفته می‌شود محمود عباس هم به شدت با اشغال طولانی مدت نوار غزه مخالف است.

در حالی که تشکیلات خودگردان نفوذ بسیار کمی بر اسرائیل دارد، موقعیت حال حاضر گروه فتح به عنوان دولت جدید بالقوه در غزه ممکن است به اهرمی برای نفوذ بیشتر این جبهه تبدیل شود.

اشغال کامل

به گزارش تلگراف، از روز ۱۷ مهر حدود نیمی از جمعیت دو میلیون نفری غزه به دستور ارتش اسرائیل از شمال به جنوب فرار کردند.

در نتیجه این دستور، فلسطینی‌ها به سمت منطقه مرزی مشترک با مصر، گذرگاه رفح، رانده شدند. اگر این گذرگاه از سوی مقام‌های مصری باز شود، آن‌ها می‌توانند وارد این کشور شوند.

برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که احتمالا بسیاری از فلسطینی‌ها از نوار غزه فرار نمی‌کنند.

فلسطینی‌ها از «نکبت دوم» (به معنی «فاجعه» در زبان عربی) می‌ترسند. فرار از غزه برای آن‌ها یادآور ۱۴ می ‌سال ۱۹۴۸ است؛ روزی که اسرائیل استقلال خود را اعلام کرد و متعاقبا ۷۵۰ هزار فلسطینی از خانه‌های خود گریختند یا از آن اخراج شدند.

نگرانی اصلی این است که حتی اگر فلسطینی‌ها به‌طور موقت به منطقه سینا در همسایگی خود در مصر فرار کنند، ممکن است هرگز اجازه بازگشت به غزه به آن‌ها داده نشود.

در هر صورت مصر تاکنون هیچ تمایلی به باز کردن گذرگاه رفح نشان نداده است؛ اقدامی که باعث ورود صدها هزار پناهنده فلسطینی به این کشور خواهد شد.

عبدالفتاح السیسی، رییس‌جمهوری مصر آشکارا اعلام کرد امیدوار است به دلایل سیاسی داخلی، از جمله هزینه‌های اداری و مالی از انجام این سناریو اجتناب شود.

نگرانی اصلی او ورود اعضای حماس تحت پوشش مهاجرین غیر نظامی به مصر است. اتفاقی که می‌تواند در آینده، کشورش را به سمت ناآرامی سوق دهد.

اگرچه دولت سیسی بین اسرائیل و حماس میانجی‌گری می‌کند اما طرفدار ایدئولوژی اسلام‌گرای این گروه نیست.

هیو لوات، تحلیل‌گر ارشد خاورمیانه در شورای روابط خارجی اروپا به تلگراف گفت: «آوارگی دسته‌جمعی البته می‌تواند به نفع راست‌گرایانی در اسرائیل باشد که مدت‌هاست از تل‌آویو می‌خواهند شهرک‌سازی در غزه را از سر بگیرد.»

او ادامه داد: «با تشدید خشونت در غزه، فرصتی برای بیرون راندن بخش قابل توجهی از جمعیت غزه به مصر و جلوگیری از بازگشت مجدد آن‌ها در آینده فراهم می‌شود. اتفاقی که بسیاری از فلسطینی‌ها از آن می‌‌ترسند. آن‌ها از وقوع نکبتی دیگر وحشت دارند.»

تلگراف در ادامه نوشت این اقدام یک پاک‌سازی قومی خواهد بود. امری که به گفته سازمان ملل متحد نه تنها به عنوان جنایت علیه بشریت طبقه‌بندی می‌شود بلکه نقض بالقوه کنوانسیون‌های بین‌المللی است.

جنبش شهرک‌نشینان اسرائیل که هنوز هم نفوذ زیادی بر رهبران این کشور دارد، در مورد اجبار به خروج از غزه در سال ۲۰۰۵ به شدت ناراحت‌اند. در آن ماجرا، ۲۱ شهرک اسرائیلی‌نشین در غزه تخلیه شدند.

تهاجم زمینی ناموفق

حمله اسرائیل با تلفات نظامی و غیرنظامی بالا که منجر به واکنش‌‌های شدید در داخل و خارج از اسرائیل می‌شود، به یک باتلاق تبدیل خواهد شد. در نتیجه تل‌آویو مجبور به مبادله زندانیان خواهد بود زیرا هر گونه نبرد با حماس برای اسرائیل طولانی، سخت و پرهزینه است.

این گروه اسلام‌گرا حداقل ۳۰ هزار جنگجوی مسلح و آموزش‌دیده با مزیت دفاع از سرزمینی دارد که به خوبی آن را می‌شناسند.

شکست امنیتی «عظیم» که به صدها تروریست حماس اجازه نفوذ به جنوب اسرائیل داد، سوال‌هایی جدی در مورد شایستگی روسای سازمان‌های اطلاعاتی و ارتش اسرائیل ایجاد کرده است.

بازماندگان این قتل‌عام‌ از تاخیر طولانی در رسیدن نیروهای اسرائیلی به این مناطق شکایت کردند.

کشته شدن سرهنگ روی لوی، یکی از فرماندهان یگان نیروهای دفاعی اسرائیل در نبرد با تروریست‌های حماس نشان داد این گروه آموزش و تاکتیک‌های نظامی خود را اصلاح کرده است.

به عبارت دیگر، اسرائیل هرگز با آزمایش نظامی این‌چنینی روبه‌رو نشده بود.

اگر تهاجم زمینی به غزه شکست بخورد و تعداد تلفات نیروهای اسرائیلی زیاد شود، ممکن است نتانیاهو برای محدود کردن دامنه حمله یا خاتمه آن، تحت فشار افکار عمومی قرار گیرد و سپس مجبور به مذاکره برای تبادل گروگان‌‌ها شود.

در حال حاضر دست‌کم ۲۰۰ گروگان اسرائیلی در داخل غزه وجود دارند و مذاکرات محرمانه با تمرکز بر نجات زنان و کودکان در حال انجام است.

قطر، ترکیه و مصر در این مذاکرات میانجی‌گری می‌کنند اما به نظر می‌رسد تاکنون پیشرفت کمی حاصل شده است.

توافق بلندپروازانه‌تر شامل مبادله تمام ۲۰۰ اسرائیلی که در غزه نگهداری می‌شوند با حدود پنج هزار زندانی امنیتی فلسطینی است که در اسرائیل هستند. برخی از مقامات حماس مدعی‌اند دست‌یابی به این نتیجه، هدف نهایی کشتار هفتم اکتبر بوده است.

در مورد مبادله اسیر معروف اسرائیلی در سال ۲۰۱۱ یک سرباز اسرائیلی به نام گیلاد شالیت با حدود هزار زندانی فلسطینی مبادله شد.

گرشون باسکین، یکی از مذاکره‌‌کنندگان ارشد که در تبادل شالیت حضور داشت گفت که ممکن است تبادل اسرا جایگزینی برای تهاجم زمینی باشد.

او ضمن تاکید بر اینکه حماس مناسب حکومت کردن نیست، در ستون تایمز اسرائیل نوشت هدف اسرائیل از نابودی کامل حماس فقط یک «شعار» است.

باسکین در ادامه ایده خودش را مطرح کرد: «حماس گروگان‌‌ها را آزاد کند، حاکمیت نوار غزه را به سازمان ملل منتقل کند و در ازای آن از غزه برود.»

هر چند باسکین در ادامه تصدیق کرد بسیار بعید است که این ایده عملی باشد.

درگیری منطقه‌ای

تلگراف در گزارش خود نوشت ممکن است متحدان جمهوری اسلامی مانند حزب‌الله و سوریه به یک درگیری منطقه‌ای گسترده‌تر با اسرائیل کشیده شوند.

رژیم ایران و گروه اصلی نیابتی‌اش حزب‌الله تهدید کرده‌اند در صورت وقوع تهاجم زمینی به غزه وارد جنگ با اسرائیل شوند.

از طرف دیگر برخی نیروهای نیابتی طرفدار رژیم ایران در عراق، در سال جاری اسرائیل را تهدید به حمله کرده‌‌اند.

شورشیان حوثی‌‌ در یمن که گمان می‌‌رود موشک‌‌های میان‌‌برد در اختیار دارند و می‌‌توانند اسرائیل را هدف قرار دهند نیز نماینده رژیم ایران در نظر گرفته می‌‌شوند.

در نتیجه خطر جنگ در «چند جبهه» وجود دارد؛ رویدادی که سال‌‌هاست اسرائیلی‌‌ها در موردش هشدار می‌‌دهند: «موشک‌‌هایی که هم‌زمان از عراق، سوریه، لبنان و شاید حتی یمن، اسرائیل را هدف قرار خواهند داد.»

ممانعت از بروز «جنگ در چند جبهه» ممکن است به خوبی تاخیر آشکار اسرائیل در آغاز تهاجم زمینی را توضیح دهد.

جنگ با گروه‌‌های نیابتی جمهوری اسلامی حتی از جنگ علیه حماس پرهزینه‌‌تر خواهد بود؛ به ‌ویژه که حزب‌‌الله تسلیحات بسیار قوی‌‌تری دارد.

دکتر نورمن گفت: «چشم‌انداز تشدید تنش منطقه‌ای به وضوح یک نگرانی جهانی است.»

به گفته او، ایالات متحده با شرکای عرب خود در تلاش برای مهار بروز چنین درگیری‌ای در منطقه‌ هستند.

نورمن یادآور شد: «اما خطر اصلی جمهوری اسلامی خواهد بود زیرا ممکن است حزب‌‌الله را برای گشودن جبهه شمالی علیه اسرائیل تحریک کند. البته اکنون با چنین فرضی فاصله داریم. ایالات متحده، اسرائیل و شرکای منطقه‌ای به دنبال جلوگیری از بروز چنین اقدامی از سوی جمهوری اسلامی هستند.»

جنگ جهانی

تگراف نوشت اگر جمهوری اسلامی وارد جنگ شود، آمریکا و بریتانیا مجبور به دفاع نظامی از اسرائیل و حمله به دشمنان آن خواهند شد.

چنین احتمالی، افراطی‌ترین سناریو است و هیچ رهبر عاقلی نمی‌خواهد شاهد بروز چنین جنگی باشد.

تلگراف در ادامه تاکید کرد اگر حزب‌الله و جمهوری اسلامی به جنگ بپیوندند، آمریکا با فشاری قاطع برای حمله مستقیم به هر دو مواجه خواهد شد.

واشینگتن جت‌های بمب‌افکن اف-۱۵ را در اردن مستقر و دو ناو هواپیمابر را به منطقه اعزام کرده است. بریتانیا نیز کشتی‌‌های نیروی دریایی سلطنتی خود را به دریای مدیترانه فرستاده است.

این بحران خطر جنگ مستقیم آمریکا و ایران را ایجاد می‌کند.

به احتمال زیاد با حملات مشترک اسرائیل و ایالات متحده زیرساخت‌های هسته‌ای ایران نابود خواهند شد و قوی‌ترین ابزار جمهوری اسلامی برای فشار بر غرب در هم خواهند شکست.

به نظر می‌رسد رهبران جمهوری اسلامی هنگام صحبت در مورد احتمال پیوستن به جنگ، این موضوع را در نظر گرفته‌اند.

روسیه، متحد کلیدی رژیم ایران نیز ممکن است تصمیم بگیرد درگیر جنگ شود.

در ماه‌‌های اخیر جمهوری اسلامی به‌عنوان متحد نظامی رو به رشد، به تامین‌‌کننده اصلی پهپاد و موشک‌ برای مسکو تبدیل شده است.

تلگراف در پایان گزارش خود با اشاره به احتمال ورود روسیه به این جنگ نوشت که اگر چنین شود، سایر احتمالات از بین خواهند رفت و دیگر نمی‌‌توان خطر جنگ جهانی را رد کرد؛ اگرچه این کابوس‌ در حال حاضر دور از انتظارترین سناریو است.

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

خبرها
جهان‌نما
خبرها
چند چند

شنیداری

پادکست‌ها