در ماه‌های آغازین سال جاری، جمهوری اسلامی با چالشی مواجه شد که در دهه اول حکمرانی خود چند باری تجربه‌اش کرده‌بود؛ برگزاری انتخابات زودهنگام.

مرتبه اول، در مرداد ۱۳۶۰، دومین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری به‌شکل زودرس و در پی برکناری ابوالحسن بنی‌صدر برگزار شد که با مشارکت ۶۴ درصدی واجدین شرایط و پیروزی محمدعلی رجایی خاتمه یافت.

در مهرماه همان سال در پی انفجار دفتر نخست‌وزیری، رجایی و بسیاری دیگر کشته شدند و جمهوری اسلامی دومین تجربه برگزاری انتخابات زودرس را پشت‌سر گذاشت. این‌بار انتخابات با مشارکت ۷۵ درصدی و پیروزی علی خامنه‌ای که تنها کاندیدای شاخص بود به اتمام رسید.

اما سومین انتخابات زودرس در تاریخ جمهوری اسلامی، شرایط متفاوتی دارد. انتخاباتی که در پی سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی و همراهانش، باید در تیرماه برگزار شود.

این یکی با نمونه‌های دهه شصتی آن دو تفاوت برجسته دارد:

اول، دلیل برگزاری:

اگر علل برکناری بنی‌صدر تقریبا برای افکار عمومی شفاف بود و اگر عاملان انفجار دفتر نخست‌وزیری تقریبا مشخص بودند، در فقره سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی هیچ تنویر افکاری صورت نگرفته‌است.

دوم، بی‌رغبتی به مشارکت:

اگر در انتخابات دوم و سوم ریاست‌جمهوری، مشارکت به بیش از ۷۰ درصد می‌رسید و اگر چهره‌های سیاسی آن‌قدر مقبولیت داشتند که برگزاری انتخابات با یک کاندیدای شاخص و رد صلاحیت گسترده شورای نگهبان خدشه‌ای در مشارکت مردمی ایجاد نکند، حالا نه هیچ‌کس محبوبیت کافی دارد، نه جامعه انگیزه‌ای برای مشارکت در انتخابات از خود نشان‌می‌دهد.

شرکت رئیسی در دور دوم انتخابات مجلس که پایین‌ترین نرخ مشارکت در تاریخ جمهوری اسلامی را داشت

در انتخابات اخیر مجلس در اسفند ۱۴۰۲، شاهد پایین‌ترین نرخ مشارکت از بدو تاسیس جمهوری اسلامی بودیم. آمار رسمی حکومت از مشارکت بالای ۴۰ درصدی خبر داد. ادعایی که رسانه‌های غیررسمی و افکار عمومی باورش نکرده و آن را بیش از میزان واقعی مشارکت می‌پندارد. همین مراجع رسمی میزان مشارکت در دور دوم انتخابات مجلس در اردیبهشت سال جاری را تنها ۲۴ درصد اعلام‌کردند.

صداوسیما؛ بودجه‌های بسیار برای هیچ

مثل همیشه نظرسنجی و آمار قابل اعتنایی از میزان مخاطبان صداوسیما وجود ندارد. از سویی رییس صداوسیما از مخاطب ۸۷ میلیونی تلویزیون سخن می‌گوید، از سوی دیگر نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که پربیننده‌ترین برنامه تلویزیون در دی‌ماه ۱۴۰۲ تنها ۱۷ درصد مخاطب داشته‌ است.

با این‌حال آمارهای بازدید وب‌سایت تلوبیون (وابسته به صداوسیمای جمهوری اسلامی) قابل دسترس است. بر این اساس می‌توان دریافت که آمار غالب ویدیوهای مرتبط با انتخابات از مرز ۱۰۰۰ بازدید تجاوز نمی‌کند.

بالاترین آمار بازدید مربوط به ویدیوی اعلام نامزدهای تایید صلاحیت شده (۶۰۰۰ بازدید)، ثبت‌نام و اعلام برنامه‌های اسحاق جهانگیری، لاریجانی، عبدالناصر همتی، وحید حقانیان و سعید جلیلی (۲۰۰۰ بازدید) و ثبت نام محمود احمدی‌نژاد (۸۰۰۰ بازدید) بوده‌ است.

جالب اینجاست که از میان پر بازدیدترین کاندیداها، تنها سعید جلیلی تایید صلاحیت شده‌ است.

به‌ لحاظ محتوایی، صداوسیما به همان سنت قدیمی برای برنامه‌های انتخاباتی خود اکتفا کرده‌است. تنها تفاوت این دوره با ادوار پیشین، هشدار جدی صداوسیماست که طی بیانیه‌ای از نامزدها خواسته از هرگونه «سیاه‌نمایی» علیه وضعیت کشور پرهیز کنند. این یعنی سانسور شدیدتر از قبل. این بیانیه ناخواسته ضدمشارکت عمل می‌کند، چرا که شهروندان را به این نتیجه می‌رساند که جایگاه ریاست‌جمهوری تا حدی خفیف شده که حتی صداوسیما نیز برای او تعیین تکلیف می‌کند، در این‌صورت سوال مطرح این است که رای دادن چه سودی خواهد داشت؟

شبکه ایکس؛ خیلی دور، خیلی نزدیک

مورد ویژه شبکه ایکس (توییتر سابق)، این شبکه اجتماعی را از سایر پلتفرم‌های موجود جدا می‌کند. کارکرد بسیار موثر توییتر در وقایع مهم تاریخی نظیر بهار عربی، اعتراضات آمریکا، جنبش می‌تو، جنبش «زن‌، زندگی‌، آزادی» و موارد مشابه موجب شده تا جمهوری اسلامی توجهی ویژه به این شبکه اجتماعی که آن را فیلتر نیز کرده داشته‌ باشد.

شبکه ایکس فارسی در ماه‌های اخیر به جولانگاه ارتش‌های سایبری جمهوری اسلامی و هواداران جریانات و گروه‌های سیاسی از هرسو بدل شده‌است. از اصولگرا تا اصلاح‌طلب، از حکومت تا مخالفانش. در تقابل این ارتش‌های سایبری، عمدتا تخریب و نفی دیگران به چشم می‌خورد و برخلاف دوره‌های گذشته دعوت به مشارکت عمومی چندان اولویت ندارد.

تخریب، توهین، نفی و جنگ علیه کاندیداهای رقیب در توییتر، به فضای فکری هواداران کاندیداها بسیار نزدیک و از فضای فکری کف خیابان بسیار دور است. تا جایی که یک نماینده مجلس نیز اعتراف می‌کند که لایه‌های مردم به سمت انتخابات نرفته‌اند.

کلاب‌هاوس در قبضه اصلاح‌طلبان

کلاب‌هاوس این روزها به تصرف اصلاح‌طلبان صندوق‌گرا درآمده‌است. آن‌ها علاوه بر تبلیغ برای مسعود پزشکیان، به‌دنبال جلب مشارکت مردمی هستند. اصلاح‌طلبان از تکنیک مهندسی معکوس برای جذب مخاطب استفاده می‌کنند. در اتاق‌هایی با عنوان «رای بی رای» یا «چرا رای نمی‌دهم» به اصلاح‌طلبانی برمی‌خوریم که در حال اقناع افراد برای شرکت در انتخابات هستند.

قابل توجه است که میزان تاثیرگذاری پلتفرم کلاب‌هاوس در نگاه ناظران با ابهام و تردید مواجه است. چرا که در انتخابات ۱۴۰۰ نیز اصلاح‌طلبان با همین شدت مشغول تبلیغ برای عبدالناصر همتی بودند و دست آخر با اتاق‌های کلاب‌هاوسی چند هزار نفره سهم همتی تنها چهار درصد آرای واجدین شرایط بود.

اینستاگرام، تقریبا هیچ

این روزها شاید بتوان نزدیک‌ترین فضا به کف جامعه و زندگی روزمره شهروندان را اینستاگرام دانست. شبکه اجتماعی که بیشترین کاربران ایرانی را داراست و در آنجا ارتش سایبری در مقابل خیل عظیم کاربران واقعی، موفقیت کمی به‌دست می‌آورد. در اینستاگرام به‌ طور خلاصه می‌توان گفت که خبری از انتخابات نیست.

اگر در سال ۱۳۹۶ و ۱۴۰۰ کاربران مختلف به‌شکل فعالانه به انتخابات واکنش نشان می‌دادند و بحث‌های داغی پیرامون شرکت نکردن یا حمایت کردن از کاندیداها شکل می‌گرفت، حالا به‌غیر از بخش نظرات صفحات اختصاصی رسانه‌ها و نامزدهای انتخاباتی، خبری از انتخابات نیست.

رسانه رسمی دولت هم خود بر «رخوت و رکود» در این پلتفرم اذعان کرده و در تحلیلی اشاره کرده که با وجود ۳۱ میلیون کاربر ایرانی هنوز تحرکی برای انتخابات در اینستاگرام دیده نمی‌شود.

رسانه دولت هم رکود و رخوت انتخاباتی در اینستاگرام را تایید کرده است

روزنامه‎‌ها، دکه‌های خالی

هرچند که با شرایط فعلی مطبوعات، می‌توان آن‌ها را کم‌اثرترین رسانه‌های موجود در جریان انتخابات دانست، اما بررسی محتوایی آن‌ها خالی از لطف نیست.

بعد از اعلام تایید صلاحیت‌ها، آنچه بیش از همه توجه مخاطب را جلب می‌کند، حمایت تمام‌قد و یکپارچه همه روزنامه‌های اصلاح‌طلب و اعتدالی از پزشکیان، و در سوی دیگر سکوت و عدم حمایت عجیب رسانه‌های حکومتی و اصولگرا از کاندیداهاست.

به نظر می‌رسد تعدد کاندیداهای اصولگرا برخلاف جریان اصلاحات که به اجبار شورای نگهبان با یک کاندیدا وارد عرصه شده‌اند، کار را برایشان سخت کرده‌ است. باید منتظر بود و دید که جبهه اصولگرا چه سیاستی اتخاذ می‌کند و آیا می‌تواند از یک کاندیدای واحد حمایت کند یا نه.

خیابان‌های آرام

واکنش‌های خیابانی به انتخابات، حتی از آنچه در اینستاگرام می‌گذرد هم کمتر است. این را از خلال گفت‌وگوهای گروه‌های تلگرامی می‌توان دریافت. به عنوان نمونه «ص»، پزشک عمومی، که مطب‌هایی در شمال و جنوب تهران دارد، در گروهی نوشته بسیاری حتی خبر ندارند قرار است انتخاباتی برگزار شود. به گفته او، آن دسته‌ای که خبر دارند هم انگیزه‌ای برای مشارکت ندارند، چرا که جایگاه ریاست‌جمهوری را در ساختار فعلی تعیین‌کننده نمی‌دانند.

«م»، وکیل دادگستری نیز چنین اظهاراتی را تایید و اضافه می‌کند: «وضعیت نابسامان اقتصادی و قتل‌عام ۱۵۰۰ ایرانی در دولت مورد حمایت اصلاح‌طلبان، تاثیر عمیق روحی و عاطفی بر مردم گذاشته‌است.»

آنچه در خیابان‌های ایران می‌گذرد، بر خلاف نظرسنجی‌های رسمی و حکومتی، فضایی سرد مانند انتخابات اخیر مجلس را نشان‌ می‌دهد. هرچند که احتمالا «مناظره‌های نامزدها» می‌تواند بر میزان مشارکت مردمی اثر بگذارد. بنابراین برای پیش‌بینی دقیق‌تر درباره میزان مشارکت باید تا پایان مناظرات صبر کرد.

تا این لحظه، مجید میراحمدی، رییس کمیته ستاد امنیت انتخابات کشور، به یک نظرسنجی وزارت ارشاد بدون جزییات اشاره کرده و گفته مشارکت حدود ۷۰ درصد پیش‌بینی می‌شود و مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) هم میزان مشارکت را افزایشی و در موج دوم ۴۴.۴ درصد عنوان کرده‌ است.

این ارقام با آنچه در جامعه به چشم می‌آید، اختلاف عمیقی دارد. هرچند که ایسپا تصریح کرده که ۵۹ درصد مردم در سراسر کشور حتی حاضر به شرکت در نظرسنجی نیز نشده‌اند.

آیا جمهوری اسلامی می‌تواند افراد بیشتری را پای صندوق بکشاند؟ این سوالی است که برای پاسخ به آن باید چند هفته‌ای صبوری کرد. پاسخ صادقانه به این سوال را نه آمارهای رسمی وزارت کشور، که ناظران شهری در روز انتخابات خواهند داد.

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

جهان‌نما
اقتصاد و بازار
خبرها
سیاست با مراد ویسی

شنیداری

پادکست‌ها