پگاه پوراحمد، دختر کیومرث پوراحمد، کارگردان و فیلمنامهنویس فقید سینمای ایران در مصاحبه با روزنامه اعتماد «خودکشی» پدرش را تکذیب کرد و بدون اشاره به جزییات، گفت که او میدانست «چه بلایی» قرار است سرش بیاید.
روز ۱۶ فروردین سال ۱۴۰۲ پیکر حلقآویز شده کیومرث پوراحمد در ویلایی در بندر انزلی پیدا شد.
همان زمان مرکز اطلاعرسانی پلیس و دادستان مركز گيلان مرگ پوراحمد را خودکشی اعلام کردند و همزمان گفتند پس از بررسیهای پزشکی قانونی، اخبار تکمیلی درباره «علت تامه» مرگ این فیلمساز شهیر ایرانی منتشر خواهد شد.
با گذشت بیش از یک سال از این ماجرا، هنوز گزارشی از سوی منابع رسمی درباره علت مرگ پوراحمد منتشر نشده است اما پس از انتشار تصویر حلقآویز شده او، بسیاری با اشاره به آثار جراحت روی دستانش، مرگ این کارگردان را قتلی حکومتی توصیف کردند.
۱۶ فروردین امسال و در نخستین سالمرگ این کارگردان، توران پوراحمد، خواهر او، در کامنتی اینستاگرامی نوشت: «برادرم را اول شکنجه کردند، بعد جسد بیجانش را به دار آویختند.»
پگاه پوراحمد، دختر این کارگردان و فیلمنامهنویس، هشتم اردیبهشت در مصاحبه با روزنامه اعتماد تاکید کرد: «هرچه عمهام نوشته، درست است اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییاتش فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب فرا برسد.»
او ادامه داد: «این را بگویم كه پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.»
به گفته پگاه پوراحمد، پدرش «اکثرا هر چند وقت یکبار» از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به آنجا میرفت؛ چون میخواست بنویسد و خلوت کند اما قصد داشت به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت.
روز حادثه، صاحب ویلا به آنجا رفته و با صحنه حلقآویز شدن کیومرث پوراحمد روبهرو شده و به پلیس اطلاع داده است.
دختر کیومرث پوراحمد گفت: «همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
۳۰ اردیبهشت سال گذشته و در چهلمین روز مرگ کیومرث پوراحمد، دختر او در پستی اینستاگرامی نوشت: «همه صحبتها، مسیجها و ویسهای پدرم در ساعتهای آخر زندگی شاد و پر از امید بود. در طول دو-سه ساعت تصمیم میگیرد به زندگی خودش خاتمه بدهد؟ خودش را با دست و بدن زخمی، کبود و آسیبدیده حلقآویز کند؟»
۱۸ فروردین سال گذشته و در مراسم خاکسپاری کیومرث پوراحمد، کیانوش عیاری، کارگردان سینما، بر شخصیت معترض کیومرث پوراحمد تاکید کرد و افسردگی و مرگ خودخواسته او را زیر سوال برد.
او گفت که پوراحمد از شرایط پیرامون زندگی ایرانیان بسیار ناراضی بود و از زمین و زمان گله میکرد اما در عین حال به فکر طرح فیلم بعدیاش بود.
شماری از دستاندرکاران فرهنگ و هنر ایران اواخر اسفند سال گذشته با انتشار بیانیهای از بر دار شدن کیومرث پوراحمد و پرسشهای بیشماری که بیپاسخ ماند تا سرانجامِ دگراندیشانی یاد کردند که قربانی قتلهای سياسی يا «مرگهای مشکوک» شدند و دادخواهیشان با سرکوب و فشار، «مختومه» اعلام شد.
به گفته امضاکنندگان بیانیه که در میانشان نام بهرام بیضایی، داریوش آشوری، شبنم طلوعی، آذر نفیسی و جعر پناهی دیده شد، این نمونهها بیانگر الگویی است که در آن حذفهای «سازمان یافته و موذیانه» رخ میدهد و جنایتها با لاپوشانی دستگاه قضایی مخدوش میشوند.
آنها همراهی هنرمندان با جنبش «زن، زندگی، آزادی» را عامل برانگیختگی خشم و کینه نهادهای سرکوبگر حکومتی دانستند.
آخرین فیلمی که با کارگردانی پوراحمد نمایش داده شد، «پرونده باز است» نام داشت که به بخش مسابقه چهلویکمین جشنواره فیلم فجر راه پیدا کرد.
پوراحمد در یکی از آخرین اظهارنظرهای اعتراضی خود گفت حضور فیلمش در جشنواره تصمیم تهیهکننده به عنوان مالک فیلم و برخی دیگر از عوامل بوده، نه او.
این کارگردان در اینستاگرامش با اشاره به خیزش انقلابی ایرانیان، سال گذشته را «خونبار و دردناک» توصیف کرد و نوشت: «با اين همه داغى كه بر دل داريم ديگر چه جشنى، چه جشنوارهاى؟»
قصههای مجید، شب یلدا، خواهران غریب، بهخاطر هانیه و اتوبوس شب، از جمله سریالها و فیلمهای او در چهار دهه از عمر فیلمسازیاش هستند که بین عموم مردم شناخته شده و محبوباند.
تیغ و ترمه، کفشهایم کو؟، ۵۰ قدم آخر، بیبی چلچله، نوک برج، گل یخ و سرنخ، تعدادی دیگر از آثاری هستند که این فیلمساز متولد سال ۱۳۲۸ کارگردانی کرد.